سایت بزرگ بخون

سایت بزرگ بخون مطالب متنوع برای ایرانبان عزیز

سایت بزرگ بخون

سایت بزرگ بخون مطالب متنوع برای ایرانبان عزیز

گفتگو با محمد عرب ایرانی مقیم امریکا

 – خب برسیم به داستانی که زندگی شما را دگرگون کرد.

محمد عرب :  یک روز خبردار شدم که قرار است در برزیل کارناوالی برگزار شود. خب کارناوال های برزیل برای خودش تعاریفی دارد که شاید درست نباشد من آنها را شرح دهم. ثبت نام کردم تا در آن حاضر شوم. وقتی می خواستم از خانواده ام خداحافظی کنم خواهرم خواست صبر کنم و طبق یک رسم قدیمی کتاب قرآن آورد تا از زیرش رد شوم. کنجکاو شدم بدانم در آن چه نوشته شده. به همین دلیل قرآن را از او گرفتم و در کوله پشتی ام گذاشتم.

– شما که می گویید در زندگی تان دین جایگاهی نداشت، پس چطور از زیر قرآن ردتان می کردند؟

محمد عرب : در خانه ما قرآن بود اما نه برای خواندن و درس گرفتن بلکه فقط رد شدن از زیر آن و مثلا گذاشتن پای سفره هفت سین. به نوعی یک نوع کار فرهنگی به حساب می آمد و کسی توجهی به نوشته های آن نداشت.

  ادامه مطلب ...